در یک روز داغ تابستانی در شهر اسلو، مردگان به طور مرموزی زنده می شوند. با بازگشت عزیزان درگذشتهی خود، هرج و مرج عجیبی در زندگی سه خانواده به وجود میآید. اما این مردگان بازگشته چه کسانی هستند و چه هدفی دارند؟
ساختار هنری و دارکش _ کم دیالوگ بودنش و سبک متفاوتی از نوع رستاخیز مردگان _ این فیلم منو یاد مردگان نمی میمرند جیم جارموش انداخت _ من که خیلی دوسش داشتم
این نظر حاوی اسپویل است (برای نمایش نظر کلیک کنید)درود بر همگی، فیلم با موضوع بسیار سنگین. فقط یه لحظه تصور کنید قرار بود با عزیزان فوت شدمون در این دنیا زندگی کنید، این دنیا چه جای زجرآوری میشد. خدا رو سپاس که پس از مرگ عزیزانمون توان این رو داریم که با آنها وداع و وابستگی های عاطفیمون رو قطع کنیم مانند پسر و زن جوان در آخر فیلم.
0
فیلمی با موضوع بازگشت مردگان اما کاملاً متفاوت...که کارگردان خوده صحنههای بازگشت مردگان از مرگ رو خیلی متفاوت وبدور از کلیشهای بودن به تصویر کشیده..منکه از تماشای فیلم نه تنها لذت بردم بلکه در تمام طول فیلم وحتی بعد از پایان همش به این فکر بودم که اگر در دنیای ما واقعاً همچین اتفاقی برای بیوفته چه عکسالعملی خواهیم داشت..چگونه میتوانیم این موضوع رو حضم کنیم..
کاذگردان این فیلم، سازنده فیلم ترسناک Let The Right One که برداشتی از رمانی با همین نام و به کمک نویسنده رمان بود هم هستش که سالها پیش جایزه نخل کن رو گرفت و ورژن آمریکایی اون هم با کمی تغییرات ساخته شده. این همکاری در نوشتن همین فیلم هم انجام گرفته که با برداشتی از رمان همکارش هست.
داستان فیلم برعکس داستانهای مشابه مردگان متحرک یا زامبی ها، ترسناک و خشن نیست بلکه خیلی غم انگیر، شاعرانه و سرشار از عشق هستش و حتی آدها از دیدن مردگان متحرکی که عزیزانشان هستن دچار وحشت نمیشن بلکه بیشتر به آنها بیشتر علاقمندی و محبت نشان میدن. چیزی که خیلی زیاد در فیلم دیده میشه، سکوت و فقدان دیالوگهای اضافی هستش که این یک امتیازه تا به بیننده فرصت بده که خودش روجای شخصیت ها قرار بده و فکر کنه در موقعیت مشابه چه واکنشی قرار بود نشان بده.تمام مردگانی که به زندگی برگشتن، کاملا ساکت هستن و فقط به گوشه ای خیره میشن و انگار به ابدیتی نگاه میکنن که از اونجا برگشتن و نوعی غم/اندوه در صورتهای شان دیده میشه که شاید برای اینه که اونها از برگشتن به دنیای خاکی راضی نیستن و حسرت برگشت به همان ابدیت را دارن. داستان فیلم راجع به سه خانواده است که عزیزی را از دست دادن؛ زنی که پارتنری را از دست داده و وقتی اون زنده میشه خیلی خوشحال میشه و سعی میکنه با رنگ و لعاب چهره دنیایی/زمینی رو بهش اضافه کنه ام تا اون رو کنار خودش نگه داره اما بعدا توسط پارتنرش کشته میشه. مردی که همسرش رو از دست میده ولی بعد با مراقبت پرستاری، آوردن بچه ها برای ملاقات مادرشان سعی میکنه عشق و زندگی دنیایی رو در اون دوباره زنده کنه ولی بعد با خشون همسرش نسبت به خرگوشی که کادوی تولد پسرش بوده مواجه میشه که شاید بیانگر این باشه که همسرش تمایلی برای تجربه عشق های زمینی کنار خانواده اش رو نداره. و سوم، مادری هستش که پسر مرده اش دوباره زنده میشه که او هم سعی میکنه مثل مابقی، اون رو در دنیا و پیش خودش نگه داره و حتی اون پسر رو در کلبه ای جنگلی مخفی میکنه اما کار این مادر از همه زیباتر بود چون میفهمه که پسرش تمایلی برای بودن رو ی زمین و ادامه زندگی در دنیا نداره پس پسرش رو در آب دریاچه رها میکنه تا باز به ابدیت برگرده.
فیلم، داستان زیبایی داره و اگرچه خیلی آرام و کند و با سکوت زیاد پیش میره اما اگه اهل سینمایی متفاوت باشین، فیلم زیبایی هستش که میشه تماشا کرد و ساعتها راجع به فیلم فکر کرد.
با تشکر از زحمات مای مویز ... ۱۰/۷
جهت ارسال دیدگاه ، ابتدا در سایت لاگین کنید ورود به سایت
10 دیدگاه
بعداز دیدن این فیلم ، حسی میان غم و شادی ، پوچی و ارزشمندی ، سفیدی و تاریکی رو لمس خواهی کرد
3قطعا هر تهیه کننده ای ، ریسک سرمایه گذاری روی چنین موضوع دارک و سخت پسندی رو نمی پذیرند
کارگردان و نویسنده یک نفر هستند و این نقطه قوت جوایزی هستش که دریافت کرده
ساختار هنری و دارکش _ کم دیالوگ بودنش و سبک متفاوتی از نوع رستاخیز مردگان _ این فیلم منو یاد مردگان نمی میمرند جیم جارموش انداخت _ من که خیلی دوسش داشتم
1سیگار منو بده....... غذا امادس....
1فکر کردم اشتباه شنیدم
فیلمش چطور بود؟
-3این نظر حاوی اسپویل است (برای نمایش نظر کلیک کنید)
درود بر همگی، فیلم با موضوع بسیار سنگین. فقط یه لحظه تصور کنید قرار بود با عزیزان فوت شدمون در این دنیا زندگی کنید، این دنیا چه جای زجرآوری میشد. خدا رو سپاس که پس از مرگ عزیزانمون توان این رو داریم که با آنها وداع و وابستگی های عاطفیمون رو قطع کنیم مانند پسر و زن جوان در آخر فیلم.داستان فارسی صحبت کردنشون چی بود ? سه کشور نروژ ، سوئد و یونان که زبان فارسی صحبت نمی کنن . حتی اخر فیلم هم پسره شعر رو به فارسی میخوند
0یه بازیگر ایرانیالاصل توشه ، بخاطر همون
0فیلمی با موضوع بازگشت مردگان اما کاملاً متفاوت...که کارگردان خوده صحنههای بازگشت مردگان از مرگ رو خیلی متفاوت وبدور از کلیشهای بودن به تصویر کشیده..منکه از تماشای فیلم نه تنها لذت بردم بلکه در تمام طول فیلم وحتی بعد از پایان همش به این فکر بودم که اگر در دنیای ما واقعاً همچین اتفاقی برای بیوفته چه عکسالعملی خواهیم داشت..چگونه میتوانیم این موضوع رو حضم کنیم..
0کاذگردان این فیلم، سازنده فیلم ترسناک Let The Right One که برداشتی از رمانی با همین نام و به کمک نویسنده رمان بود هم هستش که سالها پیش جایزه نخل کن رو گرفت و ورژن آمریکایی اون هم با کمی تغییرات ساخته شده. این همکاری در نوشتن همین فیلم هم انجام گرفته که با برداشتی از رمان همکارش هست.
0داستان فیلم برعکس داستانهای مشابه مردگان متحرک یا زامبی ها، ترسناک و خشن نیست بلکه خیلی غم انگیر، شاعرانه و سرشار از عشق هستش و حتی آدها از دیدن مردگان متحرکی که عزیزانشان هستن دچار وحشت نمیشن بلکه بیشتر به آنها بیشتر علاقمندی و محبت نشان میدن. چیزی که خیلی زیاد در فیلم دیده میشه، سکوت و فقدان دیالوگهای اضافی هستش که این یک امتیازه تا به بیننده فرصت بده که خودش روجای شخصیت ها قرار بده و فکر کنه در موقعیت مشابه چه واکنشی قرار بود نشان بده.تمام مردگانی که به زندگی برگشتن، کاملا ساکت هستن و فقط به گوشه ای خیره میشن و انگار به ابدیتی نگاه میکنن که از اونجا برگشتن و نوعی غم/اندوه در صورتهای شان دیده میشه که شاید برای اینه که اونها از برگشتن به دنیای خاکی راضی نیستن و حسرت برگشت به همان ابدیت را دارن. داستان فیلم راجع به سه خانواده است که عزیزی را از دست دادن؛ زنی که پارتنری را از دست داده و وقتی اون زنده میشه خیلی خوشحال میشه و سعی میکنه با رنگ و لعاب چهره دنیایی/زمینی رو بهش اضافه کنه ام تا اون رو کنار خودش نگه داره اما بعدا توسط پارتنرش کشته میشه. مردی که همسرش رو از دست میده ولی بعد با مراقبت پرستاری، آوردن بچه ها برای ملاقات مادرشان سعی میکنه عشق و زندگی دنیایی رو در اون دوباره زنده کنه ولی بعد با خشون همسرش نسبت به خرگوشی که کادوی تولد پسرش بوده مواجه میشه که شاید بیانگر این باشه که همسرش تمایلی برای تجربه عشق های زمینی کنار خانواده اش رو نداره. و سوم، مادری هستش که پسر مرده اش دوباره زنده میشه که او هم سعی میکنه مثل مابقی، اون رو در دنیا و پیش خودش نگه داره و حتی اون پسر رو در کلبه ای جنگلی مخفی میکنه اما کار این مادر از همه زیباتر بود چون میفهمه که پسرش تمایلی برای بودن رو ی زمین و ادامه زندگی در دنیا نداره پس پسرش رو در آب دریاچه رها میکنه تا باز به ابدیت برگرده.
فیلم، داستان زیبایی داره و اگرچه خیلی آرام و کند و با سکوت زیاد پیش میره اما اگه اهل سینمایی متفاوت باشین، فیلم زیبایی هستش که میشه تماشا کرد و ساعتها راجع به فیلم فکر کرد.
با تشکر از زحمات مای مویز ... ۱۰/۷
موضوع و داستان تکراری. زامبی
-3